سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تو ندای آسمو نی نوسخاوت زمینی

       

L e i l a F o r o u h a r

 

فقط برای لیلای عزیز                                               

به خاطر تو وب لاگ می زنم یا تو یا هیچکس دیگه         

قدر صدات و میدونم یا تو یا هیجکس دیگه                   

به خاطر تومی نویسم یا تو یاهیچکس دیگه               

من تو رو دوست می دارم              یا لیلا یا هیچکس دیگه         

                         به خاطر ما بخون    

 

تولد لیلا

 

25 روز پس از آنکه شمیمش زمستان را بهاری کرده بود ، کبوتران هم پرواز مژده دادند که نوروز سبد سبد گلهای بهاری را به

 

طراوت مخمل ناز به کوی و برزن هدیه میکند . همه این شانس را دارند که بی هیچ عذر و بهانه ای همسفر جاده خاطرات شوند

 

 و با او به روزگار کودکی ، به فصل کلاغپر و قایم باشک و اتل متل  سفر کنند.با اولین طپش های باغچه سراب زمستان به پایان

 

رسید و از پس خورشید کهکشانی از ترانه پیدا شد . می خواهم برای شما قصه بگویم ، قصه عشق ، از اولین دیدار تا آخرین

 

تصویر  ، قصه او همان تجلی قصه تو و قصه من است که روایت مخلوق زیبای خداست و اینگونه بود دوستان .....................

 

چهارم اسفند ماه 1338 ستاره دیگری در آسمان هنر ایران در شهر اصفهان، طلوع کرد و لیلا فروهر در خانواده ای هنرمند دیده به

 

جهان گشود. پدرش جهانگیر فروهر، نوه قوام الدوله، وزیر مالیه مظفر الدین شاه و پسر مصطفی خان دوام السلطنه و زهرا خانم

 

قره گزلو ، اشراف زاده ای که همه ارزشهای اشرافی را با هنر تاتر طاق زد و بکل سرنوشت دیگری پیدا کرد، شبی بی خبر از خانه

 

گریخت و یک اتفاق او را در مسیر هنرپیشگی قرار داد، بازیگری، هنر مورد علاقه اش، همان چیزی که همیشه آرزویش را داشت ،

 

جهانگیر خان 19 ساله که به دانشکده افسری رفته و در نیروی هوایی شاغل شده بود، پوتینهای ارتشی را هم از پای در آورد و

 

از تهران، راهی اصفهان شد...............................................................................................

 

جوان فراری بخت این را پیدا کرد که در تاتر سپاهان در کنار یک هنرمند شیرین زبان طنز پرداز، ارحام صدر که شهرتی برای خود

 

پیدا کرده بود روی صحنه برود. جهانگیر خان از آنها بود که می گفت :

 

کار ما عشق است و ما را بهر آن آوردند

 

                          هر کسی را  بهر کاری در جهـان آوردند

 اودر اصفهان کارمند بیمه می شود.ودرهمان جا بافرنگیس خانم فرحزادی ازدواج می کند.لیلا میوه عشقی است که بذر آن در

 

   کنار زاییده رود ریخته شده......................   

 

بعد از چندی خانواده کوچک و خوشبخت از اصفهان به تهران کوچ می کنند، جهانگیر فروهر  در سینما و تلویزیون بطور حرفه ای

 

شروع به کار می کند و با فیلمهای چرخ و فلک، گنجینه سلیمان، داش آکل، کمال الملک، ناصر الدین شاه آکتور سینما، دایی جان

 

ناپلئون، سلطان صاحبقران، هزار دستان  و به شهرت می رسد و به عنوان یک بازیگر نیرومند به مهره ای تبدیل می شود که

 

به فیلم تشخص می دهد...

 

فرنگیس فرحزادی که ایشان  نیز از خانواده ای اصیل و هنرمند واهل شیراز هستندد ر کنار جهانگیر فروهر و ارحام در ولیلای کوچک

 

در تاتر سپاهان اصفهان  سالها به بازیگری